هیچ وقت مغرور نشو... برگهای درخت زمانی میریزند که فکر میکنند طلا شده اند...!! عجله داشتم .. تند تند راه میرفتم .. محکم به چیزی خوردم... آدم بود! منتظر بودم بگوید کوری؟..!! ...دستش را به طرفم دراز کرد بامن دست داد...
او انسان بود...!!! شاید گاهی خدا دلش برایت تنگ می شود... شاید هوای سرد بهانه ایست تا تو با حجاب شوی! دردانه پروردگارت... آری خدا گاهی دلش برای حجاب تو تنگ میشود. هوای سرد مجبورت کرده با حجاب شوی! ای کاش از نگاه نامحرم هم سردمان میشد ... محبت را از درخت بیاموز که سایه از سر هیزم شکنش هم برنمی دارد از عارفی پرسیدند بر روی نگین انگشترمان چه بنویسیم تا ازشکست ها غمگین و به خاطر پیروزی ها مغرور نشویم گفت: بنویسید می گذرد